زندگی نامه

شهید سید حسین موسوی نژاد در تاریخ 5/4/47 در روستای سر حمام پازوار چشم به جهان گشود. از بدو تولد در دامان پدر و مادر مذهبی و با ایمان و متعهد به اسلام و قرآن پرورش یافت. در ایام کودکی علاقه به نماز و ائمه اطهار نشان می داد. او نسبت به پدر و مادر خود احترام زیادی قائل بود و اخلاق و رفتاری نیک داشت و نسبت به محرومان دلسوز و مهربان بود و همیشه اطرافیان را به خواندن نماز اول وقت تشویق می کرد و آنها را برای فراگیری علم و دانش ترغیب می داد و می گفت که فرا گرفتن علم و دانش به انسان آگاهی می بخشد و اسلام را از توطئه منافقان و متجاوزان نجات می دهد.

ایمان و اعتقاد شهید نسبت به اسلام و قرآن چنان فراوان بود که حتی در سال دوم دبیرستان بنا به سخن دبیران، شهید درکلاس درس موقعی که صدای اذان ظهر از مسجد نزدیک مدرسه بر می خواست شهید نیز اذان را زمزمه می کرد و چنان محو اذان گفتن می گشت که توجهی به اطرافیان نداشت.

شهید موسوی نژاد در سنین خیلی کم به میدان جبهه ها شتافت. اولین بار عازم شد 14سال بیشتر نداشت. باید توجه داشت که در این سنین انسان هنوز به سرگرمیها و تعلقات زندگی مشغول است و به مرحله ای نرسیده تا واقعیتهای زندگی را درک کند. پس باید دانست که شهید تا چه اندازه به تفکرات عقلانی رسیده که با درک این مسائل توانسته است خود را به خداوند نزدیک تر سازد تا در جهاد در راه او قیام کند و هنگامی که پدر و مادر این شهید بزرگوار به او می گفتند که تو هنوز به سنی نرسیده ای که به جنگ با کفار زمان بروی و باید درس بخوانی در جواب می گفت که اکنون زمان درس خواندن نیست و زمان عمل است. چگونه می توانم ببینم که دشمن به سرزمین ما تجاوز کرده و خانه و ناموسمان در خطر است ساکت بنشینم. انسان می تواند در هر زمان علم بیاموزد ولی اینک من باید به دفاع از کشور عزیزم برخیزم.

ایشان در 3 مرحله داوطلبانه به جبهه نبرد رفتند. مرحله اول درمنطقه کردستان و بار دوم به شلمچه اعزام شدند در آخرین مرحله پدر شهید موسوی نژاد نیز در جبهه بودند و او نیز فرزند بزرگ خانواده به شمار می آمد در این صورت نیز برای دفاع از اسلام از پا ننشستند و به جبهه های جنگ رهسپار شدند و در نهایت در عملیات والفجر 8 در منطقه فاو در سن 18 سالگی به درجه رفیع شهادت نائل شدند. یاد و خاطره تمامی شهیدان حق علیه باطل گرامی باد.